معنی فارسی muddie
B1مسیر یا مکانی که با گل پوشیده شده است و معمولاً رفت و آمد در آن دشوار است.
A path or area that has been made muddy, typically causing difficulty in passage.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مسیر گلآلود راه رفتن را دشوار کرد.
مثال:
A muddied path made it hard to walk.
معنی(example):
پس از باران، آنها از میان مزارع گلآلود عبور کردند.
مثال:
They trudged through the muddied fields after the rain.
معنی فارسی کلمه muddie
:
مسیر یا مکانی که با گل پوشیده شده است و معمولاً رفت و آمد در آن دشوار است.