معنی فارسی muka
B1موکا، واژهای که ممکن است در فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد و به محل اجتماع اشاره کند.
A term that varies in meaning across cultures, often denoting a place for gathering.
- noun
noun
معنی(noun):
Prepared fibre of harakeke, used in traditional Maori weaving.
example
معنی(example):
موکا اصطلاحی است که در برخی فرهنگها برای اشاره به محل ملاقات استفاده میشود.
مثال:
Muka is a term used in some cultures to refer to a meeting place.
معنی(example):
در برخی زمینهها، موکا میتواند به تجمعی برای گفتگو اشاره کند.
مثال:
In some contexts, muka can imply a gathering for discussion.
معنی فارسی کلمه muka
:
موکا، واژهای که ممکن است در فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد و به محل اجتماع اشاره کند.