معنی فارسی multanimous
B1به شخصیتی اشاره دارد که ابعاد و جنبههای متعددی دارد.
Having multiple aspects or traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت چند وجهی او موجب شد تا توسط بسیاری مورد تقدیر قرار گیرد.
مثال:
His multanimous nature made him appreciated by many.
معنی(example):
شخصیت چند وجهی رمان خوانندگان را مشغول نگه داشت.
مثال:
The multanimous character of the novel kept readers engaged.
معنی فارسی کلمه multanimous
:
به شخصیتی اشاره دارد که ابعاد و جنبههای متعددی دارد.