معنی فارسی multi-culti
B2اصطلاحی غیررسمی برای توصیف محیط یا جامعهای که شامل فرهنگها و قومیتهای متنوع باشد.
A colloquial term describing a setting that involves multiple cultures or ethnic groups.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شهر به خاطر محیط چند فرهنگیاش که فرهنگهای مختلفی را در بر دارد شناخته میشود.
مثال:
The city is known for its multi-culti environment with various cultures.
معنی(example):
جشنواره به رویکرد چند فرهنگی در هنر و موسیقی جشن گرفت.
مثال:
The festival celebrated a multi-culti approach to art and music.
معنی فارسی کلمه multi-culti
:
اصطلاحی غیررسمی برای توصیف محیط یا جامعهای که شامل فرهنگها و قومیتهای متنوع باشد.