معنی فارسی multicircuited
B1دارای چندین مدار الکتریکی، به منظور بهبود عملکرد و قابلیت اطمینان.
Having multiple interconnected circuits to enhance functionality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دستگاه الکترونیکی جدید دارای مدارهای چندگانه است تا عملکرد را بهبود بخشد.
مثال:
The new electronic device is multicircuited to enhance performance.
معنی(example):
سیستمهای چندمداری میتوانند به جلوگیری از خرابی در ماشینآلات کمک کنند.
مثال:
Multicircuited systems can help prevent failures in machinery.
معنی فارسی کلمه multicircuited
:
دارای چندین مدار الکتریکی، به منظور بهبود عملکرد و قابلیت اطمینان.