معنی فارسی multicultural
B2 /ˌmʌltiˈkʌltʃəɹəl/چندفرهنگی اشاره به وجود و تعامل فرهنگ‌های مختلف در یک جامعه دارد.
Relating to or representing several different cultures or cultural elements.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating or pertaining to several different cultures.
مثال:
31.X.2001 Viewed from the boardrooms of Britain, the market is becoming more multicultural than could have been imagined just five years ago. - The Guardian (2001)
example
معنی(example):
آموزش چندفرهنگی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا به تنوع ارج بگذارند.
مثال:
Multicultural education helps students appreciate diversity.
معنی(example):
جشنواره‌های چندفرهنگی شهر بازدیدکنندگان زیادی را جذب می‌کند.
مثال:
The town's multicultural festivals attract many visitors.
معنی فارسی کلمه multicultural
:
چندفرهنگی اشاره به وجود و تعامل فرهنگ‌های مختلف در یک جامعه دارد.
