معنی فارسی multicuspid

B1

ساختار دندان‌ها که دارای چندین قوش است و به آن‌ها کمک می‌کند تا مواد غذایی را به خوبی آسیاب کنند.

A dental structure having multiple cusps, aiding in the grinding of food.

example
معنی(example):

دندان ساختار چند قوشی داشت که آن را برای آسیاب کردن غذا ایده‌آل می‌کرد.

مثال:

The tooth had a multicuspid structure, making it ideal for grinding food.

معنی(example):

بسیاری از پستانداران دندان‌های چند قوشی دارند تا به طور مؤثری غذاهای خود را بجوند.

مثال:

Many mammals possess multicuspid teeth to efficiently chew their diet.

معنی فارسی کلمه multicuspid

: معنی multicuspid به فارسی

ساختار دندان‌ها که دارای چندین قوش است و به آن‌ها کمک می‌کند تا مواد غذایی را به خوبی آسیاب کنند.