معنی فارسی multigranulated

B2

وضعیتی که در آن ماده به ذرات یا دانه‌های متعدد تقسیم شده است.

Characterized by being broken down into multiple granules or particles.

example
معنی(example):

بافت چند دانه‌ای شن آن را برای ساخت و ساز مناسب کرد.

مثال:

The multigranulated texture of the sand made it suitable for construction.

معنی(example):

پس از پردازش، ماده چند دانه‌ای برای استفاده آماده بود.

مثال:

After processing, the multigranulated substance was ready for use.

معنی فارسی کلمه multigranulated

: معنی multigranulated به فارسی

وضعیتی که در آن ماده به ذرات یا دانه‌های متعدد تقسیم شده است.