معنی فارسی multiloculated
B1چندحفرهای به چیزی گفته میشود که دارای چندین قسمت یا حفره باشد.
Having multiple compartments or locules.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تومور چندحفرهای نیاز به درمان ویژهای داشت.
مثال:
The multiloculated tumor required a specialized treatment.
معنی(example):
آنها ساختار چندحفرهای موجود زنده را مطالعه کردند.
مثال:
They studied the multiloculated structure of the organism.
معنی فارسی کلمه multiloculated
:
چندحفرهای به چیزی گفته میشود که دارای چندین قسمت یا حفره باشد.