معنی فارسی multinodal
B1چندنقطهای به نحوهای اشاره دارد که در آن نقاط یا مراحل مختلف در یک سیستم یا فرایند در همکاری و تعامل قرار دارند.
Referring to having multiple nodes or points, often used in describing systems or networks with various connections.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیستم حمل و نقل چندنقطهای امکان مسافرت بیوقفه در قالبهای مختلف را فراهم میکند.
مثال:
The multimodal transportation system allows for seamless travel across multiple formats.
معنی(example):
آنها رویکرد چندنقطهای را برای بهدست آوردن نتیجهای مؤثر در پروژه چالشانگیز توسعه دادند.
مثال:
They developed a multimodal approach to tackle the challenging project efficiently.
معنی فارسی کلمه multinodal
:
چندنقطهای به نحوهای اشاره دارد که در آن نقاط یا مراحل مختلف در یک سیستم یا فرایند در همکاری و تعامل قرار دارند.