معنی فارسی multinucleated
B2موجوداتی که دارای چندین هسته در سلولهای خود هستند و معمولاً در میکروارگانیسمها مشاهده میشوند.
Referring to cells or organisms that have multiple nuclei.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت چند هستهای قارچ به آن اجازه میدهد به سرعت رشد کند.
مثال:
The multinucleated condition of the fungus allows it to grow rapidly.
معنی(example):
موجودات چند هستهای معمولاً ویژگیهای زیستی منحصر به فردی نشان میدهند.
مثال:
Multinucleated organisms often exhibit unique biological characteristics.
معنی فارسی کلمه multinucleated
:
موجوداتی که دارای چندین هسته در سلولهای خود هستند و معمولاً در میکروارگانیسمها مشاهده میشوند.