معنی فارسی multipronged

B2

چند وجهی به رویکرد یا استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که دارای جنبه‌های متعدد و مختلف است.

Involving multiple strategies or aspects to achieve a goal.

example
معنی(example):

شرکت یک استراتژی چند وجهی را برای حل مشکل اتخاذ کرد.

مثال:

The company adopted a multipronged strategy to solve the issue.

معنی(example):

روش چند وجهی او شامل کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت بود.

مثال:

His multipronged approach included reducing costs and improving quality.

معنی فارسی کلمه multipronged

: معنی multipronged به فارسی

چند وجهی به رویکرد یا استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که دارای جنبه‌های متعدد و مختلف است.