معنی فارسی multirate

B1

سیستمی که در آن نرخ‌های مختلف برای فرایندهای مختلف وجود دارد.

Referring to a system or method that allows multiple rates of operation or functioning.

example
معنی(example):

سیستم چندنرخی به فرآیندهای مختلف اجازه می‌دهد با سرعت‌های متفاوت عمل کنند.

مثال:

The multirate system allows different processes to operate at varying speeds.

معنی(example):

در مخابرات، رویکرد چندنرخی می‌تواند کارایی انتقال داده‌ها را افزایش دهد.

مثال:

In telecommunications, a multirate approach can enhance the efficiency of data transfer.

معنی فارسی کلمه multirate

: معنی multirate به فارسی

سیستمی که در آن نرخ‌های مختلف برای فرایندهای مختلف وجود دارد.