معنی فارسی multisystem

B1

چند سیستمی به سیستمی اطلاق می‌شود که شامل چندین زیرسیستم یا مجموعه‌ای از سیستم‌ها است که به طور مشترک کار می‌کنند.

Involving or consisting of multiple systems working together.

example
معنی(example):

این پروژه از رویکرد چندسیستمی برای حل مسائل پیچیده استفاده می‌کند.

مثال:

The project uses a multisystem approach to solve complex problems.

معنی(example):

معماری چندسیستمی می‌تواند انعطاف‌پذیری فناوری را افزایش دهد.

مثال:

A multisystem architecture can enhance the flexibility of technology.

معنی فارسی کلمه multisystem

: معنی multisystem به فارسی

چند سیستمی به سیستمی اطلاق می‌شود که شامل چندین زیرسیستم یا مجموعه‌ای از سیستم‌ها است که به طور مشترک کار می‌کنند.