معنی فارسی mumbojumbo
B1عبارات یا گفتار نامفهوم و بیمعنا که معمولاً برای پنهان کردن حقیقت یا گمراه کردن دیگران استفاده میشود.
Language that is meaningless or hard to understand; often used to obscure truth.
- NOUN
example
معنی(example):
دستورالعملها برای من فقط حرفهای بیمعنا بود.
مثال:
The instructions were just mumbo jumbo to me.
معنی(example):
او به زبان بیمعنا صحبت کرد که همه را گیج کرد.
مثال:
He spoke in mumbo jumbo, which confused everyone.
معنی فارسی کلمه mumbojumbo
:
عبارات یا گفتار نامفهوم و بیمعنا که معمولاً برای پنهان کردن حقیقت یا گمراه کردن دیگران استفاده میشود.