معنی فارسی mumhouse

B1

خانه‌ای که بیشترین توجه و محبت به مادر یا خانواده آن است.

A home where the mother figure is cherished and celebrated.

example
معنی(example):

خانه موم پر از خنده و شادی بود.

مثال:

The mumhouse was filled with laughter and joy.

معنی(example):

آنها خانه موم را برای جمع خانوادگی تزئین کردند.

مثال:

They decorated the mumhouse for the family gathering.

معنی فارسی کلمه mumhouse

: معنی mumhouse به فارسی

خانه‌ای که بیشترین توجه و محبت به مادر یا خانواده آن است.