معنی فارسی mungoose
B2نوعی جاندار حملهکننده که به طور خاص در محیطهای حیاتوحش وجود دارد.
An animal belonging to the mongoose family, known for its bravery and agility.
- NOUN
example
معنی(example):
مانگوز به سرعت از روی مسیر عبور کرد.
مثال:
The mongoose scurried across the path.
معنی(example):
در حین پیادهروی در جنگل، یک مانگوز دیدم.
مثال:
I spotted a mongoose while hiking in the forest.
معنی فارسی کلمه mungoose
:
نوعی جاندار حملهکننده که به طور خاص در محیطهای حیاتوحش وجود دارد.