معنی فارسی munnion
B2مونیون یک قطعه یا نوار در پنجره یا در، که به عنوان جداکننده عمل میکند.
A vertical or horizontal bar of wood or metal that divides a window or door.
- NOUN
example
معنی(example):
مونیون در پنجره شکسته بود.
مثال:
The munnion in the window was broken.
معنی(example):
او خود مونیون را تعمیر کرد.
مثال:
He repaired the munnion himself.
معنی فارسی کلمه munnion
:
مونیون یک قطعه یا نوار در پنجره یا در، که به عنوان جداکننده عمل میکند.