معنی فارسی murenger
B1مُرَنجر، شخصی که مسئول نگهداری و تعمیر دیوارهای شهر است.
An officer responsible for the maintenance of city walls.
- NOUN
example
معنی(example):
مُرَنجر به نگهداری دیوارهای شهر کمک کرد.
مثال:
The murenger helped maintain the city walls.
معنی(example):
یک مُرَنجر مسئول دفاع از شهر بود.
مثال:
A murenger was responsible for the defense of the town.
معنی فارسی کلمه murenger
:
مُرَنجر، شخصی که مسئول نگهداری و تعمیر دیوارهای شهر است.