معنی فارسی murex
B1نوعی حلزون دریایی که برای تولید رنگ بنفش ارزشمند است.
A marine snail known for producing a valuable purple dye.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the genus Murex of marine gastropods.
example
معنی(example):
حلزون موریس برای تولید رنگ بنفش معروف است.
مثال:
The murex snail is famous for producing a purple dye.
معنی(example):
باستانشناسان صدفهای موریس را در خرابههای باستانی پیدا کردند.
مثال:
Archaeologists found murex shells in ancient ruins.
معنی فارسی کلمه murex
:
نوعی حلزون دریایی که برای تولید رنگ بنفش ارزشمند است.