معنی فارسی murk
B1 /mɝk/تاریکی، به حالتی اشاره دارد که در آن وضوح و دید کم است.
Darkness or thick mist, especially in a way that obscures vision.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dark, murky
example
معنی(example):
تاریکی آب دیدن را سخت کرده بود.
مثال:
The murk of the water made it difficult to see.
معنی(example):
او در تاریکی راه میرفت و سعی میکرد راه خود را پیدا کند.
مثال:
He walked through the murk, trying to find his way.
معنی فارسی کلمه murk
:
تاریکی، به حالتی اشاره دارد که در آن وضوح و دید کم است.