معنی فارسی murnival
B2دارای مناظر نرم و آرام.
Characterized by gentle, flowing landscapes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمانداز مورنوال بود، با تپههای نرم که به افق میغلتیدند.
مثال:
The landscape was murnival, with soft hills rolling into the horizon.
معنی(example):
ما در طول پیادهرویامان از مناظر نرم و آرام لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed the murnival scenery during our hike.
معنی فارسی کلمه murnival
:
دارای مناظر نرم و آرام.