معنی فارسی muscardine
B1موسکاردین، بیماری قارچی که میتواند باعث تلفات در تولید ابریشم شود.
A disease caused by a fungus that can harm silkworms and affect silk production.
- NOUN
example
معنی(example):
موسکاردین بیماری قارچی است که بر کرمهای ابریشم تأثیر میگذارد.
مثال:
Muscardine is a fungal disease that affects silkworms.
معنی(example):
کشاورزان باید در تولید کرمهای ابریشم خود مراقب موسکاردین باشند.
مثال:
Farmers must be careful of muscardine in their silkworm production.
معنی فارسی کلمه muscardine
:
موسکاردین، بیماری قارچی که میتواند باعث تلفات در تولید ابریشم شود.