معنی فارسی muscariform

B1

شکلی که شبیه به مگس‌ها یا از خانواده مگس‌ها باشد.

Having a form or shape resembling that of flies, particularly in terms of morphology.

example
معنی(example):

پرنده شکلی موسکارید دارد.

مثال:

The bird has a muscariform shape.

معنی(example):

لباس او از طرح‌های موسکارید الهام گرفته شده بود.

مثال:

Her dress was inspired by muscariform designs.

معنی فارسی کلمه muscariform

: معنی muscariform به فارسی

شکلی که شبیه به مگس‌ها یا از خانواده مگس‌ها باشد.