معنی فارسی muscimol
B1 /ˈmʌskɪmɒl/ترکیب شیمیایی موثر در قارچ سوراخه که اثرات روانی دارد.
A psychoactive substance derived from certain mushrooms, notably Amanita muscaria.
- noun
noun
معنی(noun):
A hallucinogenic alkaloid present in the fly agaric and other related fungi; 3-hydroxy-5-aminomethylisoxazole.
example
معنی(example):
موسیمول یک ترکیب روان‌گردان است که در برخی از قارچ‌ها یافت می‌شود.
مثال:
Muscimol is a psychoactive compound found in certain mushrooms.
معنی(example):
تحقیقات در مورد موسیمول تأثیرات آن بر مغز را بررسی می‌کند.
مثال:
Research on muscimol explores its effects on the brain.
معنی فارسی کلمه muscimol
:
ترکیب شیمیایی موثر در قارچ سوراخه که اثرات روانی دارد.
