معنی فارسی muscoseness
B1موسکوز بودن به کیفیت و ویژگیهایی اشاره دارد که بوی خوش و نرم بودن را به نمایش میگذارد.
The quality of being muscose, often involving pleasant aromas and textures.
- NOUN
example
معنی(example):
موسکوز بودن عطر آن را محبوب کرد.
مثال:
The muscoseness of the fragrance made it popular.
معنی(example):
مردم به خاطر موسکوز بودن محصول را ستایش کردند.
مثال:
People appreciated the muscoseness of the product.
معنی فارسی کلمه muscoseness
:
موسکوز بودن به کیفیت و ویژگیهایی اشاره دارد که بوی خوش و نرم بودن را به نمایش میگذارد.