معنی فارسی musefully
B1بهطرز مؤثر و با استفاده از الهام و خلاقیت به کار یا موضوعی پرداخته شده است.
In a manner that is creative and inspiring, contributing constructively to discussions or actions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او دربارهی رویاهایش بهطور مفید صحبت کرد.
مثال:
She spoke musefully about her dreams.
معنی(example):
او بهطور مفید نوشت و هر فکر را در بر گرفت.
مثال:
He wrote musefully, capturing each thought.
معنی فارسی کلمه musefully
:
بهطرز مؤثر و با استفاده از الهام و خلاقیت به کار یا موضوعی پرداخته شده است.