معنی فارسی music theater

B2

مکانی که در آن نمایش‌های موسیقی، از جمله اپرا و موزیکال‌ها اجرا می‌شود.

A venue for performances that combine music, singing, and sometimes dancing.

example
معنی(example):

تئاتر موسیقی هر ماه نمایش‌های مختلفی را برگزار می‌کند.

مثال:

The music theater hosts various performances each month.

معنی(example):

او آرزو دارد در یک تئاتر موسیقی معروف اجرا کند.

مثال:

She dreams of performing in a famous music theater.

معنی فارسی کلمه music theater

: معنی music theater به فارسی

مکانی که در آن نمایش‌های موسیقی، از جمله اپرا و موزیکال‌ها اجرا می‌شود.