معنی فارسی musicofanatic
B1معتاد به موسیقی، کسی که علاقه و شیدایی زیادی به موسیقی دارد.
Someone who is extremely passionate about music.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک معتاد به موسیقی، او هر جزئیاتی درباره گروههای محبوبش میداند.
مثال:
As a musicofanatic, he knows every detail about his favorite bands.
معنی(example):
دوستانش اغلب او را به خاطر اشتیاق شدیدش به موسیقی، معتاد به موسیقی مینامند.
مثال:
Her friends often call her a musicofanatic for her intense passion for music.
معنی فارسی کلمه musicofanatic
:
معتاد به موسیقی، کسی که علاقه و شیدایی زیادی به موسیقی دارد.