معنی فارسی musicological
C1موسیقشناختی به بررسی و تحلیل موسیقی از جنبههای مختلف علمی اشاره دارد.
Relating to the scholarly study of music.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات او شامل مطالعات موسیقشناختی درباره موسیقی محلی است.
مثال:
His research includes musicological studies of folk music.
معنی(example):
تحلیل موسیقشناختی میتواند اطلاعات زیادی درباره یک فرهنگ فاش کند.
مثال:
Musicological analysis can reveal much about a culture.
معنی فارسی کلمه musicological
:
موسیقشناختی به بررسی و تحلیل موسیقی از جنبههای مختلف علمی اشاره دارد.