معنی فارسی musk ox

B1

حیواناتی بزرگ و پشمالو که در مناطق سرد شمالی زندگی می‌کنند و به خاطر جلوه زمخت و طرح شاخ‌هایشان شناخته می‌شوند.

A large, shaggy mammal from the Arctic, known for its thick fur and long horns, which provide insulation in frigid temperatures.

noun
معنی(noun):

An Arctic mammal, Ovibos moschatus of the Caprinae subfamily of the family Bovidae, having a thick coat and long curved horns.

example
معنی(example):

گوزن مسکو دارای پشم ضخیم برای زنده ماندن در آب و هوای سرد است.

مثال:

The musk ox has thick fur to survive in cold climates.

معنی(example):

گوزن‌های مسکویی به خاطر روابط اجتماعی قوی خود شناخته شده‌اند.

مثال:

Musk oxen are known for their strong social bonds.

معنی فارسی کلمه musk ox

: معنی musk ox به فارسی

حیواناتی بزرگ و پشمالو که در مناطق سرد شمالی زندگی می‌کنند و به خاطر جلوه زمخت و طرح شاخ‌هایشان شناخته می‌شوند.