معنی فارسی musketry
B1تکنیک یا فنون تیراندازی با تفنگ؛ معمولاً شامل دقت در نشانهگیری و شلیک میشود.
The art or technique of shooting with a musket.
- noun
noun
معنی(noun):
The technique of using small arms such as muskets.
معنی(noun):
A collection of muskets or musketeers.
معنی(noun):
Musket fire.
example
معنی(example):
تسلط بر تفنگ به دقت و تمرین مداوم نیاز دارد.
مثال:
Musketry requires careful aim and practice.
معنی(example):
او در استفاده از تفنگ تمرین کرد تا مهارتهای تیراندازی خود را بهبود بخشد.
مثال:
He trained in musketry to improve his shooting skills.
معنی فارسی کلمه musketry
:
تکنیک یا فنون تیراندازی با تفنگ؛ معمولاً شامل دقت در نشانهگیری و شلیک میشود.