معنی فارسی musnud
B1موسنود نوعی جانور با رنگآمیزی خاص که معمولاً نیاز به محافظت دارد.
A species recognized for its distinct coloration that usually requires conservation.
- NOUN
example
معنی(example):
موسنود به خاطر رنگآمیزی خاصش شناخته شده است.
مثال:
The musnud is known for its distinctive coloration.
معنی(example):
تلاشهای حفاظتی بر روی عادات زاد و ولد موسنود متمرکز است.
مثال:
Conservation efforts focus on the musnud's breeding habits.
معنی فارسی کلمه musnud
:
موسنود نوعی جانور با رنگآمیزی خاص که معمولاً نیاز به محافظت دارد.