معنی فارسی mussulmanism

B2

مجموعه‌ای از اعتقادات و آداب و رسوم مربوط به دین اسلام.

A set of beliefs and practices related to Islam.

example
معنی(example):

اسلام بر صدقه و جامعه تاکید می‌کند.

مثال:

Mussulmanism emphasizes charity and community.

معنی(example):

او پایان‌نامه‌ای درباره اصول اسلام نوشته است.

مثال:

He wrote a thesis on the principles of mussulmanism.

معنی فارسی کلمه mussulmanism

: معنی mussulmanism به فارسی

مجموعه‌ای از اعتقادات و آداب و رسوم مربوط به دین اسلام.