معنی فارسی must-have
B1چیز ضروری، شیئی است که داشتن آن در شرایط خاص الزامی یا بسیار مهم تلقی می‌شود.
An essential item that is highly desired or necessary.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An item that one must own, or a feature that is essential to a service, etc.
مثال:
The selfie-stick is this year's must-have.
adjective
معنی(adjective):
Essential to own.
example
معنی(example):
یک تلفن هوشمند برای بسیاری از افراد امروزه ضروری است.
مثال:
A smartphone is a must-have for many people today.
معنی(example):
کوله‌پشتی مد روز این فصل واجب در نظر گرفته می‌شود.
مثال:
The trendy backpack is considered a must-have this season.
معنی فارسی کلمه must-have
:
چیز ضروری، شیئی است که داشتن آن در شرایط خاص الزامی یا بسیار مهم تلقی می‌شود.
