معنی فارسی must-sees
B2محلهایی یا جاذبههایی که باید حتماً دیده شوند.
Places or attractions that are considered essential to visit.
- noun
noun
معنی(noun):
Anything unmissably good, such as a film or television programme or a tourist attraction
example
معنی(example):
دیوار بزرگ چین یکی از جاهای ضروری برای دیدن در جهان است.
مثال:
The Great Wall of China is one of the must-sees in the world.
معنی(example):
در این برنامه سفر، جاهای زیادی وجود دارد که باید دید.
مثال:
There are many must-sees on this travel itinerary.
معنی فارسی کلمه must-sees
:
محلهایی یا جاذبههایی که باید حتماً دیده شوند.
