معنی فارسی muts
B1مَتس، نوعی لوازم پوشیدنی برای وجودات زنده، مانند سگها، برای محافظت در برابر سرما.
Casual term for warm clothing or accessories, especially for animals.
- NOUN
example
معنی(example):
سگش مَتسهایش را پوشید تا در روز سرد گرم بماند.
مثال:
The dog wore its muts to keep warm on the cold day.
معنی(example):
او برای تولهسگش مَتسهای جدیدی خرید.
مثال:
She bought new muts for her puppy.
معنی فارسی کلمه muts
:
مَتس، نوعی لوازم پوشیدنی برای وجودات زنده، مانند سگها، برای محافظت در برابر سرما.