معنی فارسی mutualisation
B1فرایندی که در آن یک سازمان یا شرکت به یک نهاد مشترک تبدیل میشود، جایی که اعضا در مالکیت و تصمیمگیری شریک هستند.
A process where an organization or company is converted into a mutual entity, where members share ownership and decision-making.
- NOUN
example
معنی(example):
شراکت شرکت به کارمندان این امکان را داد که در مدیریت نظر دهند.
مثال:
The mutualisation of the company allowed employees to have a say in management.
معنی(example):
شراکت میتواند همکاری بین اعضا را بهبود بخشد.
مثال:
Mutualisation can improve collaboration among members.
معنی فارسی کلمه mutualisation
:
فرایندی که در آن یک سازمان یا شرکت به یک نهاد مشترک تبدیل میشود، جایی که اعضا در مالکیت و تصمیمگیری شریک هستند.