معنی فارسی mutuate
B1تغییر یا تطبیق ژنتیکی در بافتهای زنده.
To cause a change or mutation in genetic material.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمند برای تغییر ماده ژنتیکی کار کرد.
مثال:
The scientist worked to mutuate the genetic material.
معنی(example):
آنها قصد داشتند گیاه را برای حاصلخیزی بهتر تغییر دهند.
مثال:
They aimed to mutuate the plant for better yield.
معنی فارسی کلمه mutuate
:
تغییر یا تطبیق ژنتیکی در بافتهای زنده.