معنی فارسی mycodermic

B1

عفونت‌های پوستی مرتبط با قارچ‌ها که بر روی لایه‌های مختلف پوست اثر می‌گذارند.

Relating to skin infections caused by fungi.

example
معنی(example):

پزشک بعد از بررسی پوست من، عفونت‌های مایکودرمیک را توضیح داد.

مثال:

The doctor explained mycodermic infections after reviewing my skin.

معنی(example):

تعدادی درمان مایکودرمیک برای شرایط پوستی موجود است.

مثال:

There are several mycodermic treatments available for skin conditions.

معنی فارسی کلمه mycodermic

: معنی mycodermic به فارسی

عفونت‌های پوستی مرتبط با قارچ‌ها که بر روی لایه‌های مختلف پوست اثر می‌گذارند.