معنی فارسی myelopathic
B2میلوپاتی، اصطلاحی پزشکی است که به اختلالاتی در نخاع اشاره دارد.
Pertaining to a disorder or disease of the spinal cord.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک او را با وضعیت مایلواپاتیک تشخیص داد که بر حرکاتش تاثیر میگذارد.
مثال:
The doctor diagnosed her with a myelopathic condition affecting her movement.
معنی(example):
علائم مایلواپاتیک گاهی اوقات میتواند با اختلالات عصبی دیگر اشتباه گرفته شود.
مثال:
Myelopathic symptoms can sometimes be mistaken for other neurological disorders.
معنی فارسی کلمه myelopathic
:
میلوپاتی، اصطلاحی پزشکی است که به اختلالاتی در نخاع اشاره دارد.