معنی فارسی myotic

B1

مربوط به عضلات یا ساختارهای میوتیک در بدن.

Relating to muscles or myotic structures in the body.

example
معنی(example):

فیبرهای میوتیک برای کنترل عضلانی مهم هستند.

مثال:

Myotic fibers are important for muscle control.

معنی(example):

مطالعه بر روی مکانیزم‌های میوتیک در فیزیولوژی عضلات متمرکز بود.

مثال:

The study focused on myotic mechanisms in muscle physiology.

معنی فارسی کلمه myotic

: معنی myotic به فارسی

مربوط به عضلات یا ساختارهای میوتیک در بدن.