معنی فارسی myotomy

B1

نوعی عمل جراحی که در آن قسمتی از عضله بریده می‌شود، معمولاً برای درمان اختلالات بلع.

A surgical procedure that involves cutting a muscle to relieve obstruction.

example
معنی(example):

جراح یک مایوتومی انجام داد تا مشکلات بلع بیمار را برطرف کند.

مثال:

The surgeon performed a myotomy to relieve the patient's swallowing difficulties.

معنی(example):

مایوتومی می‌تواند به درمان برخی اختلالات گوارشی کمک کند.

مثال:

Myotomy can help in treating certain digestive disorders.

معنی فارسی کلمه myotomy

: معنی myotomy به فارسی

نوعی عمل جراحی که در آن قسمتی از عضله بریده می‌شود، معمولاً برای درمان اختلالات بلع.