معنی فارسی myropolist

B1

شهر یا محلی که به دلیل وجود تجارت و بازرگانی خاص معرکه‌ای شناخته می‌شود.

A city or locality recognized for its distinct trading practices or artifacts.

example
معنی(example):

مایروپولیس به خاطر مجموعه منحصر به فرد آثار باستانی‌اش شناخته شده بود.

مثال:

The myropolist was known for its unique collection of artifacts.

معنی(example):

او مایروپولیس را برای درک مسیرهای باستانی تجاری مطالعه کرد.

مثال:

He studied the myropolist to understand ancient trade routes.

معنی فارسی کلمه myropolist

: معنی myropolist به فارسی

شهر یا محلی که به دلیل وجود تجارت و بازرگانی خاص معرکه‌ای شناخته می‌شود.