معنی فارسی myrrhic
B2مربوط به یا مشخصکننده چیزی است که ویژگیای شبیه به مُر دارد، معمولا در زمینههای مذهبی یا فرهنگی.
Describing something that has the qualities or characteristics of myrrh, particularly in religious or ceremonial contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیت مُر بخور باعث شد تا مراسم احساس مقدس کند.
مثال:
The myrrhic quality of the incense made the ceremony feel sacred.
معنی(example):
اشارات مُر گاهی اوقات در متون باستانی یافت میشود.
مثال:
Myrrhic references can often be found in ancient texts.
معنی فارسی کلمه myrrhic
:
مربوط به یا مشخصکننده چیزی است که ویژگیای شبیه به مُر دارد، معمولا در زمینههای مذهبی یا فرهنگی.