معنی فارسی mysel

B1

خودم، اشاره به شناخت و درک خود شخص.

A term referring to one's own self or identity.

example
معنی(example):

من اغلب به خودم فکر می‌کنم تا احساساتم را درک کنم.

مثال:

I often reflect on mysels to understand my feelings.

معنی(example):

واژه خودم در زمینه‌های مختلف می‌تواند گیج‌کننده باشد.

مثال:

Mysel can be a confusing term in different contexts.

معنی فارسی کلمه mysel

: معنی mysel به فارسی

خودم، اشاره به شناخت و درک خود شخص.