معنی فارسی mysian
C1مربوط به مردم یا فرهنگ میسیا که در آناتولی باستان وجود داشتند.
Relating to the ancient region of Mysia in northwest Asia Minor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه میسیا به خاطر مکانهای تاریخیاش معروف است.
مثال:
The Mysian region is known for its historical sites.
معنی(example):
فرهنگ میسیا بر سنتهای محلی تأثیر گذاشته است.
مثال:
Mysian culture has influenced local traditions.
معنی فارسی کلمه mysian
:
مربوط به مردم یا فرهنگ میسیا که در آناتولی باستان وجود داشتند.