معنی فارسی mystically
B2به طرز اسرارآمیز و جادویی، به طور غیرقابل توضیح که به دنیای جادو و رازها مربوط میشود.
In a manner that is mysterious or spiritual; related to magic.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز اسرارآمیزی در جنگل حرکت کرد.
مثال:
She moved mystically through the forest.
معنی(example):
داستان به طرز اسرارآمیزی پیش رفت و همه را جذب کرد.
مثال:
The story unfolded mystically, drawing everyone in.
معنی فارسی کلمه mystically
:
به طرز اسرارآمیز و جادویی، به طور غیرقابل توضیح که به دنیای جادو و رازها مربوط میشود.