معنی فارسی myxoma

B2

توموری خوش‌خیم که معمولاً در بافت‌های نرم یا قلب یافت می‌شود.

A benign tumor composed of mucoid connective tissue.

noun
معنی(noun):

A tumor of primitive connective tissue.

example
معنی(example):

میگزوم نوعی تومور خوش‌خیم است.

مثال:

A myxoma is a type of benign tumor.

معنی(example):

پزشکان ممکن است نیاز به برداشتن میگزوم از طریق جراحی داشته باشند.

مثال:

Doctors may need to remove a myxoma through surgery.

معنی فارسی کلمه myxoma

: معنی myxoma به فارسی

توموری خوش‌خیم که معمولاً در بافت‌های نرم یا قلب یافت می‌شود.