معنی فارسی nabk
B1درختی که در مناطق خشک و بیابانی رشد میکند و میوهٔ آن خوراکی است.
A type of tree found in arid regions, valued for its edible fruit.
- NOUN
example
معنی(example):
درخت نَبَک در صحرا سایه ایجاد میکند.
مثال:
The nabk tree provides shade in the desert.
معنی(example):
کشاورزان نَبَک را برای میوهاش میکارند.
مثال:
Farmers grow nabk for its fruit.
معنی فارسی کلمه nabk
:
درختی که در مناطق خشک و بیابانی رشد میکند و میوهٔ آن خوراکی است.